عید فطر و سفر به نجف اباد
دختر نازم سلام. عید فطر به همراه اقا مجید (پسر عمه من) و مادر رفتیم نجف اباد خونه خاله.سه شنبه نزدیکای ظهر حرکت کردیم. تو راه خیلی اذیت میکردی و همش می خواستی از ماشین پیاده شی. یه جا که منتظر اقا مجید بودیم بابا برات مقوا پهن کرد و نشستی رو مقواها و کلی خوشحال شدی ازت عکس گرفتیم ولی بابا همشو پاک کرد اینم قیافه من.
پنج شنبه رفتیم باغ پرندگان وقتی این همه پرنده دیدی خیلی خوشحال شدی و با انگشتت اشاره می کردی و می گفتی جوجو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی