راشین در بهمن و اسفند 93
زمستان فصل مورد علاقه من و بابایی فصل سرما، فصلی که امسال برخلاف گذشته مهربون بود باز جای شکرش باقیه که در اواخر نامهربونیشو نشون داد ولی امسال زیبایی این فصل رو به خوبی درک نکردیم....
اسفندها ماه همیشه صدبار قشنگ تر از ماههای دیگه ست از همون شروعش قشنگه چون بوی بهار بوی عیدو میاره مخصوصا اگه دندونای آسیاب دخترت کامل شده باشه و دندون سیزدهمش هم دراومده باشه.
دخترکم کیک تولد باباشو قبول نداره و می خواد خودش تزیین کنه
خودتون قضاوت کنین من چیزی نمیگم
خنده لوسکانه.....
اول از همه از پیدر شروع میکنیم که منظور دخترکمان پدر می باشد
ای بای د بود : وقتی پای عروسک بیچاره در میاد ای وای دراومد تو این قسمت من نقش دیکشنری گویا رو ایفا میکنم
ایشا : برای براورده شدن حاجت دست به دامن دایی رضا میشه حاجت که چه عرض کنیم برای بدست اوردن عروسک های بچگی من و کل خونه رو میزاره رو سرش و میگه ایشا ایشا نی نی بده (رضا رضا عروسک بده)
بایا بده : این جمله خیلی کاربرد داره برای بالا رفتن از جایی و بخصوص برای رفتن به طبقه بالا
دردونه ما بعد از گفتن هر کلمه ای یه بده اضافه میکنه مثلا: حموم بده ، تاتا بده و .................
ایکی ایکی : وقتی چشم دخترک ما به کرم دست می افته با پیچ و تاب دادن کمر و کج کردن صورت و چسبوندن انگشت دست به صورت و نگاه ملتمسانه همراه است و البته با دیدن کرم تیوپی یهو پاهاش بو میشه
تبید : روز تولد بابای عزیز یاد گرفته بگه تبید تبید تبید و در اخر تبید بده منم میمونم که چطوری بهش تولد بدم
انوم و اققا : با شنیدن هر صدایی دخترکم جمله چی بود رو سریع میگه و خودش هم در جواب میگه اققا بود یا انوم بود...........
مامانی دردن (گردن) آب گیخت (ریخت)
میما شیدس : این جمله از جملات کاربردی خونمونه لیوان شکست
سرده : هم برای سرد و هم برای گرم استفاده میشه
هبا : همون هوا خودمونه
کایه : خاله
کش و کیش : دو کلمه مورد علاقه راشین کفش و کیف
هویاااا : هوراااا
روزها وقتی دلتنگ میشه هر اسمی که بلده میگه: مامانی، عسلی بده شیبا (شیوا) بده عمو مشید (مجید) بده مدرضا (محمدرضا) بده و در اخر پیدر مادر و دایی یا ریشا بده
اهنگ معروف شماعی زاده یه دختر دارم......
یه دختر دارم شا ندااه (NADAEE)
صورتی داره ما ندااه
به کس کسونش نمی ام
به همه کسونش نمی ام
به راه دورش نمی ام
به کسی میدم کسی باشه
پیرهن تنش اطلس
عینک از روزگار دور....
فندق 20 ماهه
تو خونمون چنگال کیک نداریم واسه همین خانمک مجبور با شمع بخوره.
بغض دردونه برای استخر
این جمله رو این روزها خیلی خیلی میشنویم : ایست بیییم (Ista BIEEM) استخر بریم
دختر چشم سیاه با خنده های عسلی
دلشوره هایت را به نفس های آخر زمستون بسپار
و بهار نزدیک است.....
گذشت ، به همین سادگی
به همین شیرینی با گاهی خنده، با گاهی گریه
گاهی امید، گاهی سراب
گاهی....
گاهی.....
هر چی بود حال دیگر رو به اتمام است...
دوازده نفس دیگر در راه است، بهار دیگر در راه است....