لوستر بازی
گل من یه علاقه خاصی به لوستر خونه داره از محالات که هر روز باهاش بازی نکنه. یه روز داشتی به کریستال های لوستر دست میزدی که یکی از اون ها افتاد تا چند روز وقتی به کریستال ها دست میزدی سریع دستاتو جمع می کردی می ترسیدی که بازم بیافته. الهی فدات بشم. جمعه صبح بابایی نون سنگگ خرید برای صبحونمون شما هم تا نون دیدی دست و پا زدیدی که نون می خوام و خودت یکی از برش های نون و برداشتید.
ببخشید مامانی این عکست کیفیت نداره.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی